فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Hankering
ˈhæŋkrɪŋ
ˈhæŋkrɪŋ
گذشته‌ی ساده:
hankeredشکل سوم:
hankeredسوم‌شخص مفرد:
hankersمعنی و نمونه‌جمله
noun
اشتیاق، شوق وافر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He had a hankering for a cigarette.
او دلش برای یک سیگار می‌تپید.
مترادف و متضاد hankering
-
noun strong desireSynonyms:want wish urge desire longing craving hunger thirst yearning yen itch ache pining weakness fire in belly munchies druthersAntonyms:hate hatred dislike
ارجاع به لغت hankering
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «hankering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hankering
لغات نزدیک hankering
- - hanker
- - hanker for
- - hankering
- - hankie
- - hanky