آخرین به‌روزرسانی:

Ache

eɪk eɪk

گذشته‌ی ساده:

ached

شکل سوم:

ached

سوم‌شخص مفرد:

aches

وجه وصفی حال:

aching

شکل جمع:

aches

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive B1

دردوجع، دردکردن، دردگرفتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

aches and pains of old age

دردها و آلام پیری

My tooth aches.

دندانم درد می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

My heart aches for her.

دلم به خاطرش می‌سوزد.

I was aching to tell her the news.

بی‌صبرانه می‌خواستم خبر را به او بدهم.

I was aching to see Sherry.

از ته دل آرزوی دیدار شری را داشتم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ache

  1. noun sore feeling; dull pain
    Synonyms:
    soreness hurt suffering misery smarting pain throbbing throb pounding anguish twinge pang spasm throe
    Antonyms:
    health comfort ease relief
  1. verb feeling soreness or dull pain, often physical
    Synonyms:
    hurt pain be sore suffer throb smart pound twinge

سوال‌های رایج ache

گذشته‌ی ساده ache چی میشه؟

گذشته‌ی ساده ache در زبان انگلیسی ached است.

شکل سوم ache چی میشه؟

شکل سوم ache در زبان انگلیسی ached است.

شکل جمع ache چی میشه؟

شکل جمع ache در زبان انگلیسی aches است.

وجه وصفی حال ache چی میشه؟

وجه وصفی حال ache در زبان انگلیسی aching است.

سوم‌شخص مفرد ache چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد ache در زبان انگلیسی aches است.

ارجاع به لغت ache

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ache» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ache

لغات نزدیک ache

پیشنهاد بهبود معانی