آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ease

iːz iːz

گذشته‌ی ساده:

eased

شکل سوم:

eased

سوم‌شخص مفرد:

eases

وجه وصفی حال:

easing

معنی ease | جمله با ease

noun uncountable B2

آسانی، سهولت، آسودگی

ease of mind

آسودگی خیال

There is ease in the family and in the society.

در خانواده و اجتماع آسایش برقرار است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He lived in luxury and ease.

او در تجمل و راحتی زنگی می‌کرد.

He jumped over the fence with ease.

به‌ آسانی از روی نرده پرید.

to write with ease

روان نوشتن

On holidays, I like to take my ease.

در روزهای تعطیل دوست دارم فقط استراحت کنم.

verb - transitive

(درد و محنت) کاستن، تسکین دادن، فرونشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She eased and cared for the sick.

او از بیماران دلجویی و پرستاری می‌کرد.

She took an aspirin to ease the pain.

برای تسکین درد آسپرین خورد.

verb - transitive

حرکت دادن، جا دادن

to ease the piano into a corner

پیانو را در گوشه‌ای جا دادن

She eased herself into the chair.

او با آرامش در صندلی قرار گرفت.

verb - transitive

شل کردن

Ease the spring gently!

به‌ آرامی فنر را شل کن!

verb - transitive

راحت کردن، سبک کردن، آزاد کردن

A hot bath often eases and relaxes.

حمام گرم اغلب باعث آسودگی و تمدد اعصاب می‌شود.

Ease up on this student, his mother died yesterday.

با این شاگرد سخت‌گیری نکن، مادرش دیروز فوت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ease

  1. noun facility, freedom
    Synonyms:
  1. verb guide, move carefully
    Antonyms:
    make difficult vex

Phrasal verbs

ease off

(از نظر شدت یا فعالیت یا سرعت یا میزان) کم شدن

ease out

(با لطایف‌الحیل) بیرون کردن، از سر باز کردن

ease up

(عامیانه) سخت نگرفتن، ارفاق کردن

Collocations

at ease

1- بی‌دردسر، بی‌خیال، در ناز و نعمت، در فراغت 2- (ارتش) فرمان آزاد، آزاد، راحت باش

ease the rudder (or helm)

(کشتی‌رانی) سکان را به آرامی کشیدن، سکان را به تدریج چرخاندن

Idioms

take one's ease

آسوده‌خاطر و راحت شدن یا بودن

لغات هم‌خانواده ease

  • verb - transitive
    ease

سوال‌های رایج ease

گذشته‌ی ساده ease چی میشه؟

گذشته‌ی ساده ease در زبان انگلیسی eased است.

شکل سوم ease چی میشه؟

شکل سوم ease در زبان انگلیسی eased است.

وجه وصفی حال ease چی میشه؟

وجه وصفی حال ease در زبان انگلیسی easing است.

سوم‌شخص مفرد ease چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد ease در زبان انگلیسی eases است.

ارجاع به لغت ease

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ease» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ease

لغات نزدیک ease

پیشنهاد بهبود معانی