با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Gratification

ˌɡrætəfəˈkeɪʃn̩ ˌɡrætɪfɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gratifications

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    خشنودی، لذت، سربلندی
    • - Our gratification is beyond expression.
    • - خشنودی ما بیان‌ناپذیر است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gratification

  1. noun satisfaction
    Synonyms: delight, enjoyment, fruition, fulfillment, glee, hit, indulgence, joy, kicks, luxury, pleasure, recompense, regalement, relish, reward, sure shock, thrill
    Antonyms: disappointment, dissatisfaction, upset

ارجاع به لغت gratification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gratification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gratification

لغات نزدیک gratification

پیشنهاد بهبود معانی