آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Recompense

    ˈrekəmpens ˈrekəmpens

    گذشته‌ی ساده:

    recompensed

    شکل سوم:

    recompensed

    سوم‌شخص مفرد:

    recompenses

    وجه وصفی حال:

    recompensing

    شکل جمع:

    recompenses

    معنی recompense | جمله با recompense

    noun verb - transitive

    حقوق غرامت، خسارت، جبران، عوض، رفع خسارت، عوض دادن، غرامت پرداختن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The court awarded her $1000 in recompense for the damage to her car.

    دادگاه بابت خسارت به اتومبیلش، غرامتی برابر با هزار دلار برای او درنظر گرفت.

    They did not receive adequate recompense for their services.

    آن‌ها در ازای خدمت خود پاداش کافی دریافت نکردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I was fully recompensed for the damage done to my shop.

    در ازای خسارات وارده به مغازه‌ام غرامت کامل به من پرداخته شد.

    a pleasure that recompensed all our sufferings

    لذتی که همه‌ی آلام ما را جبران کرد

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد recompense

    1. noun something returned, paid back
      Synonyms:
      return repayment payment compensation reward redress restitution pay amends recovery damages remuneration satisfaction atonement indemnity reparation requital redemption recoupment emolument indemnification expiation retrievement retrieval quittance overcompensation solatium wages tip gravy sweetener bus fare cue propitiation salvo
      Antonyms:
      take
    1. verb pay back, make restitution
      Synonyms:
      pay return repay compensate make up for make good reimburse requite reciprocate recover atone redress reward satisfy indemnify offset expiate pay for something balance retrieve retaliate square counterbalance equalize fix propitiate atone for give satisfaction do business comp counterpoise spring for cough up ante up put out sweeten the pot overcompensate grease countervail swing for take care of

    سوال‌های رایج recompense

    گذشته‌ی ساده recompense چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده recompense در زبان انگلیسی recompensed است.

    شکل سوم recompense چی میشه؟

    شکل سوم recompense در زبان انگلیسی recompensed است.

    شکل جمع recompense چی میشه؟

    شکل جمع recompense در زبان انگلیسی recompenses است.

    وجه وصفی حال recompense چی میشه؟

    وجه وصفی حال recompense در زبان انگلیسی recompensing است.

    سوم‌شخص مفرد recompense چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد recompense در زبان انگلیسی recompenses است.

    ارجاع به لغت recompense

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «recompense» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recompense

    لغات نزدیک recompense

    • - recommender system
    • - recommit
    • - recompense
    • - recompose
    • - recon
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.