شکل جمع:
redemptionsرستگاری، نجات، آمرزش، رهایی از شر
Mankind's redemption depends on faith.
رستگاری بشر منوط به ایمان است.
The priest spoke about the path to redemption and divine forgiveness.
کشیش دربارهی راه آمرزش و بخشش الهی صحبت کرد.
بازخرید، بازپرداخت، وصول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company set aside funds to ensure timely redemption of its convertible bonds.
شرکت بودجهای را برای بازپرداخت بهموقع اوراق قابل تبدیل اختصاص داد.
The early redemption of the shares resulted in a financial penalty.
بازخرید زودهنگام سهام منجر به جریمهی مالی شد.
شکل جمع redemption در زبان انگلیسی redemptions است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «redemption» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/redemption