آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Rebirth

ˌriːˈbɜrːθ ˌriːˈbɜːθ

معنی rebirth | جمله با rebirth

noun

باز زاد، تولد تازه، تولد روحانی، تجدید حیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

the rebirth of sciences and arts in the Islamic world

احیای علم و ادب در جهان اسلام

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rebirth

  1. noun a fundamental change in one's beliefs
  1. noun after death the soul begins a new cycle of existence in another human body
    Synonyms:
  1. noun a spiritual enlightenment causing a person to lead a new life
    Synonyms:
    conversion spiritual rebirth
  1. adjective
    Synonyms:
    reborn regenerated reincarnated renascent redivivus

ارجاع به لغت rebirth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rebirth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rebirth

لغات نزدیک rebirth

پیشنهاد بهبود معانی