فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Atone

əˈtoʊn əˈtəʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    atoned
  • شکل سوم:

    atoned
  • سوم شخص مفرد:

    atones
  • وجه وصفی حال:

    atoning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    کفاره دادن، جبران کردن، جلب کردن، خشم (کسی را)فرونشاندن، جلب رضایت کردن
    • - To atone for his sins, he fasted for thirty days.
    • - به کفاره‌ی گناهانش سی روز روزه گرفت.
    • - to atone for one's mistakes
    • - اشتباهات خود را جبران کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد atone

  1. verb compensate; make amends for former misdoing
    Synonyms: absolve, answer, apologize, appease, balance, correct, counterbalance, do penance, expiate, make amends, make redress, make reparation, make up for, offset, outweigh, pay, pay one’s dues, propitiate, recompense, reconcile, redeem, redress, repair, set off, square, take one’s medicine

ارجاع به لغت atone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «atone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/atone

لغات نزدیک atone

پیشنهاد بهبود معانی