گذشتهی ساده:
atonedشکل سوم:
atonedسومشخص مفرد:
atonesوجه وصفی حال:
atoningکفاره دادن، جبران کردن، جلب کردن، خشم (کسی را)فرونشاندن، جلب رضایت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
To atone for his sins, he fasted for thirty days.
به کفارهی گناهانش سی روز روزه گرفت.
to atone for one's mistakes
اشتباهات خود را جبران کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «atone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/atone