فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Atone

əˈtoʊn əˈtəʊn

گذشته‌ی ساده:

atoned

شکل سوم:

atoned

سوم‌شخص مفرد:

atones

وجه وصفی حال:

atoning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive

کفاره دادن، جبران کردن، جلب کردن، خشم (کسی را)فرونشاندن، جلب رضایت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

To atone for his sins, he fasted for thirty days.

به کفاره‌ی گناهانش سی روز روزه گرفت.

to atone for one's mistakes

اشتباهات خود را جبران کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد atone

  1. verb compensate; make amends for former misdoing
    Synonyms:
    pay offset balance recompense make up for correct repair redeem answer redress compensate appease apologize expiate absolve propitiate set off square counterbalance make amends do penance outweigh make redress make reparation pay one’s dues take one’s medicine reconcile

ارجاع به لغت atone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «atone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/atone

لغات نزدیک atone

پیشنهاد بهبود معانی