آخرین به‌روزرسانی:

Absolve

əbˈzɑːlv əbˈzɒlv

گذشته‌ی ساده:

absolved

شکل سوم:

absolved

سوم‌شخص مفرد:

absolves

وجه وصفی حال:

absolving

معنی

verb - transitive

بخشیدن (گناه)، آمرزیدن، عفو کردن، کسی را از گناه بری کردن، اعلام بی‌تقصیری کردن، بری‌الذمه کردن، کسی را از انجام تعهدی معاف ساختن، پاک کردن، مبرا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد absolve

  1. verb free from responsibility, duty
    Synonyms:
    free release discharge excuse pardon relieve exonerate acquit exempt spare set free clear vindicate let off forgive liberate loose spring write off blanch whitewash wipe the slate clean let off the hook go easy on let up on wink at blink at wipe it off launder lifeboat
    Antonyms:
    charge blame punish hold obligate condemn convict bind sentence incriminate impeach

سوال‌های رایج absolve

گذشته‌ی ساده absolve چی میشه؟

گذشته‌ی ساده absolve در زبان انگلیسی absolved است.

شکل سوم absolve چی میشه؟

شکل سوم absolve در زبان انگلیسی absolved است.

وجه وصفی حال absolve چی میشه؟

وجه وصفی حال absolve در زبان انگلیسی absolving است.

سوم‌شخص مفرد absolve چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد absolve در زبان انگلیسی absolves است.

ارجاع به لغت absolve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absolve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/absolve

لغات نزدیک absolve

پیشنهاد بهبود معانی