گذشتهی ساده:
exoneratedشکل سوم:
exoneratedسومشخص مفرد:
exoneratesوجه وصفی حال:
exoneratingبیگناه دانستن، روسفید کردن، پاک دانستن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was exonerated from all the charges brought against him.
او در برابر کلیهی اتهامات وارده بیگناه شناخته شد.
An examination of the secret files exonerated him.
رسیدگی به پروندههای محرمانه بیگناهی او را اثبات کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exonerate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exonerate