مقصر دانستن، عیبجویی کردن از، سرزنش کردن، ملامت کردن، انتقاد کردن، گله کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
He never said a word of blame against me.
هرگز کلامی به عیبجویی از من ادا نکرد.
Don't blame it on others!
تقصیر را به گردن دیگران مینداز!
I am not to be blamed.
تقصیر من نیست.
The housing shortage is partly to blame for the high rents.
علت بالا بودن اجاره تا حدی بهدلیل کمبود خانه است.
Many accidents were blamed on the snow.
برف را سبب تصادفات زیادی قلمداد کردند.
If a ship sinks, the captain is to blame.
اگر کشتی غرق شود تقصیر متوجه ناخدا است.
تقصیر، گناه، اشتباه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Whose blame is it then?
پس تقصیر کیست؟
to put the blame on
مقصر قلمداد کردن
free from blame
بیتقصیر
تقصیر داشتن، مقصر بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blame» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blame