آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Accountability

əˈkaʊntəˌbɪləti əˌkaʊntəˈbɪləti

معنی accountability | جمله با accountability

noun uncountable C1

مسئولیت‌پذیری، وظیفه‌شناسی، مسئولیت، پاسخ‌گویی، جواب‌گویی، جواب‌دهی، پاسخ‌دهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Mahan took accountability for his mistakes.

ماهان مسئولیت اشتباهاتش را بر عهده گرفت.

She emphasized the importance of accountability in her speech.

او در سخنرانی‌اش بر اهمیت مسئولیت‌پذیری تأکید کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The new policy aims to increase accountability among employees.

هدف سیاست جدید، افزایش مسئولیت‌پذیری در میان کارمندان است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد accountability

  1. noun the obligation or willingness to accept responsibility for one's actions, decisions, and their consequences
    Synonyms:
    liability answerability blameworthiness responsibility

سوال‌های رایج accountability

معنی accountability به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «accountability» در زبان فارسی به «پاسخ‌گویی» یا «مسئولیت‌پذیری» ترجمه می‌شود.

این واژه مفهومی بنیادین در مدیریت، اخلاق، و روابط اجتماعی است و به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا سازمان در برابر اعمال، تصمیمات، و نتایج عملکرد خود پاسخ‌گو است. پاسخ‌گویی یکی از ارکان اصلی اعتماد، شفافیت و کارآمدی در هر نظام اجتماعی یا حرفه‌ای به شمار می‌رود و فقدان آن، معمولاً منجر به بی‌نظمی، بی‌اعتمادی و ضعف در عملکرد جمعی می‌شود.

در محیط‌های کاری و سازمانی، accountability به معنای تعهد افراد به انجام درست وظایفشان و پذیرش نتایج آن است؛ چه این نتایج مثبت باشند و چه منفی. زمانی که اعضای یک تیم خود را پاسخ‌گو بدانند، احساس تعلق و انگیزه‌ی بیشتری برای دستیابی به اهداف مشترک پیدا می‌کنند. در چنین محیطی، خطاها پنهان نمی‌مانند بلکه به‌عنوان فرصتی برای یادگیری و بهبود در نظر گرفته می‌شوند. به همین دلیل، سازمان‌هایی که فرهنگ پاسخ‌گویی در آن‌ها نهادینه شده است، معمولاً از بهره‌وری بالاتر و روابط کاری سالم‌تری برخوردارند.

در عرصه‌ی آموزش و پرورش نیز مفهوم پاسخ‌گویی اهمیت ویژه‌ای دارد. معلمان، مدیران و حتی دانش‌آموزان باید نسبت به عملکرد خود مسئول باشند. به عنوان مثال، معلمی که به‌صورت منظم پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان را ارزیابی و نتایج را با والدین در میان می‌گذارد، نمونه‌ای از accountability در آموزش را نشان می‌دهد. در چنین نظامی، هر فرد از جایگاه خود آگاه است و نقش خویش را در موفقیت یا ناکامی جمعی درک می‌کند.

از منظر فردی، accountability به رشد اخلاقی و شخصیتی کمک می‌کند. فردی که نسبت به گفتار و رفتار خود پاسخ‌گوست، تصمیم‌های آگاهانه‌تری می‌گیرد و نسبت به تأثیر اعمالش بر دیگران حساس‌تر است. این ویژگی باعث می‌شود روابط انسانی بر پایه‌ی احترام متقابل و اعتماد شکل گیرد. در واقع، پاسخ‌گویی نوعی انضباط درونی است که به انسان کمک می‌کند مسیر درست را انتخاب کند و در برابر اشتباهات خود مسئول باشد.

accountability نه تنها یک ارزش فردی، بلکه یک اصل اجتماعی است که بنیان جامعه‌ی سالم بر آن استوار است. در دنیای امروز که سرعت تصمیم‌گیری‌ها بالا و پیامدها گسترده است، پاسخ‌گویی به معنای پذیرش نقش خود در سازوکار جمعی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. جوامعی که این اصل را در ساختارهای خود نهادینه می‌کنند، معمولاً از اعتماد عمومی، کارایی و پایداری بیشتری برخوردارند، چراکه افراد و نهادها در آن می‌دانند که هیچ تصمیمی بدون مسئولیت باقی نمی‌ماند.

ارجاع به لغت accountability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accountability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accountability

لغات نزدیک accountability

پیشنهاد بهبود معانی