معنی account receivable به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(حسابداری) حساب‌ قابل وصول، حساب‌ بدهکاران

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- monthly account receivable reporting to top management

- گزارش حساب قابل وصول ماهانه به مدیریت ارشد

- the legal issues on the assignment of account receivable

- مسائل حقوقی واگذاری حساب بدهکاران

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد account receivable

noun amount owing

Synonyms: balance due, bill, debt, invoice, receivable

ارجاع به لغت account receivable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «account receivable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/account-receivable

لغات نزدیک account receivable

- account number
- account payable
- account receivable
- account to
- accountability

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel