فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Prism

ˈprɪzm ˈprɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    شوشه، منشور، رنگ‌های شوشه، بلور
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد prism

  1. noun A stone
    Synonyms: crystal, gem, stone, pebble, cylinder, optical prism, figure, spectrum
  2. noun A refractor
    Synonyms: optical-instrument, kaleidoscope, spectroscope, spectrometer

ارجاع به لغت prism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prism

لغات نزدیک prism

پیشنهاد بهبود معانی