آخرین به‌روزرسانی:

Prise

praɪz praɪz

گذشته‌ی ساده:

prised

شکل سوم:

prised

سوم‌شخص مفرد:

prises

وجه وصفی حال:

prising

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

به زور جدا کردن، با اهرم یا وسیله بلند کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She used a knife to prise open the lid.

او از یک چاقو برای باز کردن در استفاده کرد.

He prised her fingers from the bag and took it from her.

انگشتان او را به‌زور از کیف جدا کرد و کیف را از او گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prise

  1. verb regard highly; think much of
    Synonyms:
    respect value esteem prize
    Antonyms:
    disrespect disesteem
  1. verb to move or force, especially in an effort to get something open; :
    Synonyms:
    pry lever jimmy prize

سوال‌های رایج prise

گذشته‌ی ساده prise چی میشه؟

گذشته‌ی ساده prise در زبان انگلیسی prised است.

شکل سوم prise چی میشه؟

شکل سوم prise در زبان انگلیسی prised است.

وجه وصفی حال prise چی میشه؟

وجه وصفی حال prise در زبان انگلیسی prising است.

سوم‌شخص مفرد prise چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد prise در زبان انگلیسی prises است.

ارجاع به لغت prise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prise

لغات نزدیک prise

پیشنهاد بهبود معانی