گذشتهی ساده:
disrespectedشکل سوم:
disrespectedسومشخص مفرد:
disrespectsوجه وصفی حال:
disrespectingبیاحترامی، بیحرمتی، اهانت، عدم رعایت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
No disrespect, but please take your shoes off before entering.
اگر بیادبی نباشد، خواهشمندم هنگام ورود کفش خود را در بیاورید.
He showed disrespect toward my father.
او نسبت به پدرم بیحرمتی کرد.
They are disrespecting the law by violating it.
آنان با نقض قانون به آن بیاحترامی میکنند.
I disrespect and dislike that man profoundly.
من اصلاً نسبت به آن مرد احترامی قایل نیستم و از او به شدت بدم میآید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disrespect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disrespect