آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Respect

    rɪˈspekt rɪˈspekt

    گذشته‌ی ساده:

    respected

    شکل سوم:

    respected

    سوم‌شخص مفرد:

    respects

    وجه وصفی حال:

    respecting

    شکل جمع:

    respects

    معنی respect | جمله با respect

    noun countable B1

    رابطه، نسبت، رجوع، لحاظ

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    with respect to your other question, I must say that ...

    درباره‌ی پرسش دیگر شما باید بگویم که ...

    Anyone can vote without respect to race or religion.

    همه می‌توانند از هر نژاد یا مذهبی که باشند، رأی بدهند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    with respect to this problem

    در رابطه با این مسئله

    right in every respect

    از هر لحاظ درست

    This artist is outstanding from many respects.

    این هنرمند از چند نظر برجسته است.

    noun uncountable

    احترام، بزرگداشت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    respect for the law

    رعایت قانون (احترام به قانون)

    We stood up as a sign of respect.

    به نشان احترام از جا برخاستیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    These children have no respect for their elders.

    این بچه‌ها برای بزرگ‌ترهایشان احترام قائل نیستند.

    John has the respect of his colleagues.

    جان مورد احترام همکارانش است.

    Show respect for your parents.

    نسبت به والدین خود احترام بگذار.

    to have respect for the feelings of others

    رعایت احساسات دیگران را کردن

    verb - transitive

    احترام گذاشتن، محترم داشتن، بزرگ داشتن

    I respect your frankness.

    به رک بودن شما احترام می‌گذارم.

    She is highly respected at the university.

    در دانشگاه خیلی برایش احترام قائلند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    We must respect the environment.

    باید برای محیط زیست احترام قائل باشیم.

    to respect others' privacy

    ملاحظه‌ی آسایش دیگران را کردن

    verb - transitive

    وابستگی داشتن، دخل داشتن، ربط داشتن

    The treaty respects the commerce between our countries.

    معاهده مربوط به بازرگانی بین کشورهای ما است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد respect

    1. noun admiration given by others
      Synonyms:
      honor regard esteem recognition appreciation adoration repute account consideration favor ovation tribute homage worship reverence awe deference dignity approbation testimonial veneration courtesy estimation obeisance fear
      Antonyms:
      disrespect dishonor disdain
    1. noun way, sense
      Synonyms:
      matter point detail feature aspect sense relation connection reference regard character bearing facet particular
    1. verb admire; obey
      Synonyms:
      obey admire appreciate value esteem follow regard adore revere honor venerate comply with adhere to abide by defer to heed observe recognize uphold look up to think highly of have high opinion have good opinion of pay attention attend notice note take into account show consideration show courtesy be kind to spare be awed by set store by
      Antonyms:
      disobey disrespect scorn condemn

    Collocations

    out of respect for

    به‌خاطر احترام نسبت به، به پاس گرامی داشت

    without respect to

    بدون در نظر گرفتن

    Idioms

    with (all due) respect

    اگر گستاخی نباشد، محترما، با کمال احترام، با تمام احترامی که برای شما قائلم

    in respect of

    درباره‌ی، مربوط به، در موردِ، راجع به، در ارتباط با، با توجه به، من‌بابِ

    لغات هم‌خانواده respect

    • noun
      respect, respectability, respecter, respectfulness
    • adjective
      respectable, respected, respectful, respective
    • verb - transitive
      respect
    • adverb
      respectably, respectfully, respectively

    سوال‌های رایج respect

    گذشته‌ی ساده respect چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده respect در زبان انگلیسی respected است.

    شکل سوم respect چی میشه؟

    شکل سوم respect در زبان انگلیسی respected است.

    شکل جمع respect چی میشه؟

    شکل جمع respect در زبان انگلیسی respects است.

    وجه وصفی حال respect چی میشه؟

    وجه وصفی حال respect در زبان انگلیسی respecting است.

    سوم‌شخص مفرد respect چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد respect در زبان انگلیسی respects است.

    ارجاع به لغت respect

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «respect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/respect

    لغات نزدیک respect

    • - resources
    • - resp
    • - respect
    • - respect someone’s wishes
    • - respect the law
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.