با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Respectively

rɪˈspektɪvli rɪˈspektɪvli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more respectively
  • صفت عالی:

    most respectively

معنی و نمونه‌جمله

adverb C1
به ترتیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The first and second prizes went to Mehri and Julie respectively.
- جایزه‌ی اول و دوم به ترتیب به مهری و جولی تعلق گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد respectively

  1. adjective In the order given
    Synonyms: severally, each, by lot, each to each, in-particular, individually, distributively, sequentially, apiece

لغات هم‌خانواده respectively

ارجاع به لغت respectively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «respectively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/respectively

لغات نزدیک respectively

پیشنهاد بهبود معانی