فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Respective

rɪˈspektɪv rɪˈspektɪv

معنی و نمونه‌جمله

adjective C1

مربوطه، به ترتیب مخصوص خود، نسبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

They went to their respective homes.

به خانه‌های خود رفتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد respective

  1. adjective particular, specific
    Synonyms:
    individual personal specific own relevant separate various singular each corresponding several
    Antonyms:
    indefinite

لغات هم‌خانواده respective

ارجاع به لغت respective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «respective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/respective

لغات نزدیک respective

پیشنهاد بهبود معانی