شکل جمع:
individualsصفت تفضیلی:
more individualصفت عالی:
most individualشخصی، فردی، جداگانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
individual differences
ناهمسانیهای فردی
individual characteristics
خصوصیتهای فردی
تکی، یکنفره، انفرادی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
purely individual experiences
تجربیات صرفاً انفرادی
Prisoners are kept in individual cells.
زندانیان را در سلولهای انفرادی نگاه میدارند.
an individual policy in life insurance
بیمهنامهی عمر برای یک نفر
خاص، اختصاصی، مخصوص، ویژه، منحصربهفرد
Hafez has an individual style.
حافظ سبک منحصربهفردی دارد.
فرد، شخص، آدم
various individuals came
کسان مختلفی آمدند
the rights of each individual
حقوق هر انسان
Each individual is responsible for his own actions.
هر فرد مسئول اعمال خویش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «individual» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/individual