آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ مرداد ۱۴۰۴

    Child

    tʃaɪld tʃaɪld

    شکل جمع:

    children

    معنی child | جمله با child

    noun countable A1

    بچه، کودک، طفل، فرزند

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    The children played happily in the park.

    کودکان با خوشحالی در پارک بازی کردند.

    Every child has unique talents and abilities.

    هر بچه استعدادها و توانایی‌های منحصربه‌فردی دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She is a talented child with a passion for music.

    او کودکی بااستعداد است که به موسیقی علاقه‌ی زیادی دارد.

    an innocent child

    طفل معصوم

    an unborn child

    بچه‌ای که هنوز متولد نشده، جنین

    All of his children have wives.

    همه‌ی فرزندان او زن دارند.

    Hamlet is a child of Shakespeare's genius.

    هملت دستاورد نبوغ شکسپیر است.

    the children of Israel

    بنی‌اسرائیل

    the children of the prophet

    اولاد پیامبر

    noun uncountable

    بچه، نابالغ (فردی که در بزرگ‌سالی رفتارهایی مشابه کودکان بدرفتار از خود نشان می‌دهد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Don't be such a child!

    بچه نشو!، بچه‌بازی درنیار!

    He acts like a child, throwing tantrums when things don’t go his way.

    او عین بچه رفتار می‌کند و هنگامی‌که کارها طبق میلش پیش نمی‌روند، قشقرق به پا می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد child

    1. noun very young person
      Synonyms:
      baby kid youth teenager teen youngster infant minor toddler juvenile offspring descendant progeny issue babe brat cub tyke tot nipper mite bairn young one preteen adolescent stripling newborn neonate suckling lamb nestling bambino cherub imp urchin moppet squirt sprout anklebiter shaver small fry pubescent teenybopper whippersnapper dickens chick little one little darling little doll little angel innocent tadpole
      Antonyms:
      adult

    Collocations

    with child

    آبستن، حامله

    child labour

    کار کودکان

    only child

    تک فرزند

    child prodigy

    کودک نابغه

    child psychologist

    روان‌شناس کودک

    Collocations بیشتر

    have a child

    بچه دار شدن

    Idioms

    the child is father of the man

    شخصیت هر کس در دوران کودکی تعیین می‌شود.

    a burnt child fears the fire

    مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

    (to be) great with child

    (گویش‌های محلی) آبستن (بودن)

    heavy with child

    آبستن، پا به ماه

    سوال‌های رایج child

    شکل جمع child چی میشه؟

    شکل جمع child در زبان انگلیسی children است.

    ارجاع به لغت child

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «child» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/child

    لغات نزدیک child

    • - chil-
    • - chilblain
    • - child
    • - child care
    • - child labor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.