شکل جمع:
youthsجوانی، شباب، جوانمرد
Abbas spent his youth in Tehran.
عباس جوانی خود را در تهران گذراند.
Despite his youth, he was very wise and learned.
با وجود جوانی بسیار عاقل و دانا بود.
the memories of my youth
خاطرات جوانی من
Following its lively youth, the city fell into hard times.
پس از طی دوران پررونق نوپایی، اوضاع آن شهر بد شد.
During the years when space technology was still in its youth.
در آن سالهایی که فنون فضایی تازه نضج گرفته بود.
شخص جوان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
gangs of rioting youths
دار و دستههای جوانان آشوبگر
a youth aged 18 years
جوانی هجده ساله
جوانان
the opinion of the youth
عقاید جوانان
the youth of Iran and Afghanistan
جوانان ایران و افغانستان
کلمهی youth در زبان فارسی به «جوانی» یا «دوران جوانی» ترجمه میشود.
این واژه مفهومی چندلایه دارد که هم به دورهای از زندگی انسان اشاره میکند و هم به ویژگیها، احساسات و انرژی خاصی که با این مرحله از عمر همراه است. از نظر معنایی، youth معمولاً به سالهای میانی بین کودکی و بزرگسالی گفته میشود؛ دورهای که در آن فرد هویت خود را شکل میدهد، رؤیاهایش را میسازد و توان جسمی و ذهنی در او به اوج میرسد. در بسیاری از فرهنگها، جوانی نماد امید، شجاعت، تغییر و پویایی است.
از دیدگاه اجتماعی، واژهی youth اغلب برای اشاره به نسل جوان یک جامعه به کار میرود؛ گروهی که نقش تعیینکنندهای در آیندهی فرهنگی، علمی و اقتصادی هر کشور دارند. انرژی، خلاقیت و جسارت جوانان موتور محرک بسیاری از تحولات اجتماعی و پیشرفتهای فناوری بوده است. به همین دلیل، در حوزههای آموزشی و فرهنگی، همواره تأکید میشود که باید به رشد فکری و عاطفی جوانان توجه ویژهای داشت تا تواناییهایشان در مسیر درست شکوفا شود. در گفتمان عمومی نیز عبارتهایی مانند “the power of youth” یا “the voice of youth” برای اشاره به نیروی تحولآفرین این نسل بسیار رایج است.
از منظر روانشناختی، دوران youth مرحلهای حساس و پیچیده از رشد انسان است. فرد در این دوران با پرسشهایی دربارهی هویت، هدف و آیندهی خود روبهرو میشود و در مسیر یافتن استقلال فکری و اجتماعی گام برمیدارد. احساسات شدید، تصمیمهای جسورانه و گاه ناپایداری عاطفی از ویژگیهای طبیعی این دوره به شمار میروند. در همین زمان است که ارزشهای اخلاقی و باورهای شخصی شکل میگیرند و مسیر زندگی فرد تا حد زیادی تعیین میشود.
در ادبیات و هنر، جوانی همواره موضوعی الهامبخش بوده است. نویسندگان، شاعران و نقاشان از youth به عنوان نماد زیبایی، آزادی، آرزو و زودگذری زندگی یاد کردهاند. بسیاری از آثار کلاسیک، مانند شعرهای رمانتیک قرن نوزدهم یا نقاشیهای اواخر رنسانس، جوانی را لحظهای درخشان و در عین حال گذرا به تصویر کشیدهاند؛ مرحلهای که با شادابی و شور همراه است اما در نهایت به بلوغ و تجربه ختم میشود.
youth تنها به یک بازهی سنی اشاره ندارد، بلکه بیانگر حالتی از روحیه و نگرش است. جوانی میتواند در ذهن و رفتار انسان در هر سنی ادامه یابد؛ زیرا جوهرهی youth در امید، کنجکاوی و میل به حرکت نهفته است. این واژه یادآور آن است که جوانی، بیش از آنکه عددی در گذر زمان باشد، کیفیتی از زندگی است — کیفیتی که زندگی را پویا، پرشور و سرشار از امکان میکند.
شکل جمع youth در زبان انگلیسی youths است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «youth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/youth