آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ مهر ۱۴۰۴

    Youth

    juːθ juːθ

    شکل جمع:

    youths

    معنی youth | جمله با youth

    noun uncountable B2

    جوانی، شباب، جوانمرد

    Abbas spent his youth in Tehran.

    عباس جوانی خود را در تهران گذراند.

    Despite his youth, he was very wise and learned.

    با وجود جوانی بسیار عاقل و دانا بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the memories of my youth

    خاطرات جوانی من

    Following its lively youth, the city fell into hard times.

    پس از طی دوران پررونق نوپایی، اوضاع آن شهر بد شد.

    During the years when space technology was still in its youth.

    در آن سال‌هایی که فنون فضایی تازه نضج گرفته بود.

    noun countable

    شخص جوان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    gangs of rioting youths

    دار و دسته‌های جوانان آشوبگر

    a youth aged 18 years

    جوانی هجده ساله

    noun plural

    جوانان

    the opinion of the youth

    عقاید جوانان

    the youth of Iran and Afghanistan

    جوانان ایران و افغانستان

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد youth

    1. noun early period in life of animate being
      Synonyms:
      childhood youthfulness adolescence teens immaturity inexperience innocence ignorance boyhood girlhood puberty tender age greenness prime bloom minority salad days springtime of life juvenescence awkward age springtide
      Antonyms:
      adulthood maturity
    1. noun person before the age of maturity
      Synonyms:
      kid teenager boy girl young person student junior juvenile lad lass pupil chick cub fledgling pup juvenile delinquent
      Antonyms:
      adult

    لغات هم‌خانواده youth

    noun
    young, youngster, youth, youthfulness
    adjective
    young, youthful
    adverb
    youthfully

    سوال‌های رایج youth

    معنی youth به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی youth در زبان فارسی به «جوانی» یا «دوران جوانی» ترجمه می‌شود.

    این واژه مفهومی چندلایه دارد که هم به دوره‌ای از زندگی انسان اشاره می‌کند و هم به ویژگی‌ها، احساسات و انرژی خاصی که با این مرحله از عمر همراه است. از نظر معنایی، youth معمولاً به سال‌های میانی بین کودکی و بزرگسالی گفته می‌شود؛ دوره‌ای که در آن فرد هویت خود را شکل می‌دهد، رؤیاهایش را می‌سازد و توان جسمی و ذهنی در او به اوج می‌رسد. در بسیاری از فرهنگ‌ها، جوانی نماد امید، شجاعت، تغییر و پویایی است.

    از دیدگاه اجتماعی، واژه‌ی youth اغلب برای اشاره به نسل جوان یک جامعه به کار می‌رود؛ گروهی که نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده‌ی فرهنگی، علمی و اقتصادی هر کشور دارند. انرژی، خلاقیت و جسارت جوانان موتور محرک بسیاری از تحولات اجتماعی و پیشرفت‌های فناوری بوده است. به همین دلیل، در حوزه‌های آموزشی و فرهنگی، همواره تأکید می‌شود که باید به رشد فکری و عاطفی جوانان توجه ویژه‌ای داشت تا توانایی‌هایشان در مسیر درست شکوفا شود. در گفتمان عمومی نیز عبارت‌هایی مانند “the power of youth” یا “the voice of youth” برای اشاره به نیروی تحول‌آفرین این نسل بسیار رایج است.

    از منظر روان‌شناختی، دوران youth مرحله‌ای حساس و پیچیده از رشد انسان است. فرد در این دوران با پرسش‌هایی درباره‌ی هویت، هدف و آینده‌ی خود روبه‌رو می‌شود و در مسیر یافتن استقلال فکری و اجتماعی گام برمی‌دارد. احساسات شدید، تصمیم‌های جسورانه و گاه ناپایداری عاطفی از ویژگی‌های طبیعی این دوره به شمار می‌روند. در همین زمان است که ارزش‌های اخلاقی و باورهای شخصی شکل می‌گیرند و مسیر زندگی فرد تا حد زیادی تعیین می‌شود.

    در ادبیات و هنر، جوانی همواره موضوعی الهام‌بخش بوده است. نویسندگان، شاعران و نقاشان از youth به عنوان نماد زیبایی، آزادی، آرزو و زودگذری زندگی یاد کرده‌اند. بسیاری از آثار کلاسیک، مانند شعرهای رمانتیک قرن نوزدهم یا نقاشی‌های اواخر رنسانس، جوانی را لحظه‌ای درخشان و در عین حال گذرا به تصویر کشیده‌اند؛ مرحله‌ای که با شادابی و شور همراه است اما در نهایت به بلوغ و تجربه ختم می‌شود.

    youth تنها به یک بازه‌ی سنی اشاره ندارد، بلکه بیانگر حالتی از روحیه و نگرش است. جوانی می‌تواند در ذهن و رفتار انسان در هر سنی ادامه یابد؛ زیرا جوهره‌ی youth در امید، کنجکاوی و میل به حرکت نهفته است. این واژه یادآور آن است که جوانی، بیش از آن‌که عددی در گذر زمان باشد، کیفیتی از زندگی است — کیفیتی که زندگی را پویا، پرشور و سرشار از امکان می‌کند.

    شکل جمع youth چی میشه؟

    شکل جمع youth در زبان انگلیسی youths است.

    ارجاع به لغت youth

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «youth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/youth

    لغات نزدیک youth

    • - yourself
    • - yous truly
    • - youth
    • - youth hostel
    • - youthful
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.