شکل جمع:
maturitiesبلوغ، کمال، رسیدگی، سررسید، پختگی، بالیدگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As parents, it is important to encourage our children to develop emotional maturity.
مهم است که به عنوان والدین فرزندانمان را تشویق کنیم که به بلوغ احساسی برسند.
The maturity of the young boy was evident in his responsible behavior.
بلوغ پسر جوان از رفتار پرمسئولیتش مشخص بود.
He reached maturity.
او به بلوغ رسید.
maturity of grains
رسیدگی غلات
the maturity of his judgement
پختگی قضاوت او
These bonds will reach maturity in ten years.
سررسید این اوراق قرضه ده سال دیگر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «maturity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maturity