آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ بهمن ۱۴۰۳

    Mature

    məˈtʊr məˈtʃʊə

    گذشته‌ی ساده:

    matured

    شکل سوم:

    matured

    سوم‌شخص مفرد:

    matures

    وجه وصفی حال:

    maturing

    صفت تفضیلی:

    more mature

    صفت عالی:

    most mature

    معنی mature | جمله با mature

    adjective B2

    (میوه و غیره) رسیده، (انسان و جانور) بالغ، بالیده، رسیده به حد کمال، برنا، گوالیده، برومند

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    mature fruit

    میوه‌ی رسیده

    mature cells

    یاخته‌های تکامل‌یافته

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    full-bodied mature wines

    شراب‌های خوش‌طعم و جا‌افتاده

    when he reached twenty, he was considered to be mature.

    وقتی به بیست سالگی رسید، او را بالغ به حساب آوردند.

    adjective

    کامل، تمام و کمال، تکامل یافته، سنجیده، حساب شده، (آدم) پخته، پرتجربه، عاقل، جاافتاده، خردمندانه، معقول، بزرگسال

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    a mature scheme

    نقشه‌ی سنجیده

    a mature argument

    استدلال دقیق و حساب‌شده

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a person of mature age

    آدم پا به سن گذاشته

    she has a mature outlook on life.

    دید او نسبت به زندگی خردمندانه است.

    he acted maturely.

    او با پختگی عمل کرد.

    verb - transitive verb - intransitive

    رسیده شدن یا کردن، بالغ شدن یا کردن، گوالیدن، بالیدن

    Fruit matures faster in warm weather.

    در هوای گرم میوه زودتر می‌رسد.

    Wine matures slowly.

    شراب آهسته رسیده می‌شود.

    verb - transitive verb - intransitive

    باتجربه کردن یا شدن، جاافتاده کردن یا شدن، عاقل کردن یا شدن

    Military service matured him.

    خدمت نظام او را پخته کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mature

    1. adjective adult, grown-up
      Synonyms:
      grown developed matured ready full-grown full-fledged ripe seasoned complete perfected fit prime full-blown of age grown-up ripened settled cultured cultivated mellowed sophisticated in one’s prime in full bloom mellow
      Antonyms:
      young youthful immature inexperienced green
    1. verb become adult, fully grown
      Synonyms:
      grow up grow develop age come of age reach adulthood advance progress evolve ripen bloom flower perfect attain majority reach majority blossom fill out mellow settle down become experienced become wise culminate prime round season shoot up mushroom

    Collocations

    mature student

    (انگلیس) دانشجوی بزرگسال

    لغات هم‌خانواده mature

    noun
    maturity
    adjective
    mature
    verb - transitive
    mature
    adverb
    maturely

    سوال‌های رایج mature

    گذشته‌ی ساده mature چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده mature در زبان انگلیسی matured است.

    شکل سوم mature چی میشه؟

    شکل سوم mature در زبان انگلیسی matured است.

    وجه وصفی حال mature چی میشه؟

    وجه وصفی حال mature در زبان انگلیسی maturing است.

    سوم‌شخص مفرد mature چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد mature در زبان انگلیسی matures است.

    صفت تفضیلی mature چی میشه؟

    صفت تفضیلی mature در زبان انگلیسی more mature است.

    صفت عالی mature چی میشه؟

    صفت عالی mature در زبان انگلیسی most mature است.

    ارجاع به لغت mature

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mature» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mature

    لغات نزدیک mature

    • - maturate
    • - maturation
    • - mature
    • - mature student
    • - maturely
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.