قسمت سوم فعل Grow
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a grown man
مرد بالغ
home-grown apples
سیب محصول باغچهی منزل، سیب خانگی
winter-grown tomatoes
گوجهفرنگی کشت زمستانی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grown