با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Grown-up

ˈɡroʊnʌp ˈɡroʊnʌp ˈɡrəʊnʌp ˈɡrəʊnʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective B2
بالغ، سالمند
- Only grown-ups can be doctors.
- فقط افراد بالغ می‌توانند پزشک باشند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grown-up

  1. noun adult
    Synonyms: gentleman, grown person, lady, mam, man, Miss, mister, Mr., Mrs., Ms., woman
    Antonyms: child, youngster
  2. adjective adult
    Synonyms: developed, full-fledged, full-grown, fully developed, grown, mature, of age

ارجاع به لغت grown-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grown-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grown-up

لغات نزدیک grown-up

پیشنهاد بهبود معانی