شکل جمع:
womenتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زن خپل (کوتاه و چاق)
زنی متحول شده
(امریکا ـ عامیانه) زوجه، زن، همسر
زن بد سابقه
روسپی، فاحشه
زنی را کاملاً شیفته کردن، دل زنی را بردن
man (or woman) of his (or her) word
مرد (یا زن) خوشقول
مرد (یا زن) دنیادیده، پرتجربه، سرد و گرم چشیده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «woman» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/woman