فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bluejacket

ˈbluːˌdʒækɪt ˈbluːˌdʒækɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ملوان وظیفه، سرباز وظیفه‌ی نیروی دریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bluejacket

  1. noun a serviceman in the navy
    Synonyms:
    sailor navy man sailor boy matelot windsailed midshipmite dylan varuna

ارجاع به لغت bluejacket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bluejacket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bluejacket

لغات نزدیک bluejacket

پیشنهاد بهبود معانی