شکل جمع:
sailorsملوان، دریانورد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Most sailors on the ship were experienced and skilled.
بیشتر ملوانهای روی کشتی باتجربه و ماهر بودند.
He worked as a sailor for many years on cargo ships.
او سالها بهعنوان دریانورد روی کشتیهای باری کار کرد.
She is a good sailor.
او در کشتی دریازده نمیشود.
قایقران (ورزشکار)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sailing athlete trained hard for the upcoming championship.
قایقران سخت برای قهرمانی پیش رو تمرین کرد.
She became a professional sailor after years of practice.
او پساز سالها تمرین تبدیل به قایقرانی حرفهای شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sailor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sailor