آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Navigator

ˈnævəɡeɪt̬ər ˈnævəɡeɪtə

معنی navigator | جمله با navigator

noun countable

ناوبر

The navigator on the aircraft used advanced technology to determine the most optimal route for the flight.

ناوبر در هواپیما از فناوری پیشرفته برای تعیین بهینه‌ترین مسیر برای پرواز استفاده کرد.

The navigator carefully plotted our course using the stars and a map.

ناوبر با دقت مسیر ما را با استفاده از ستاره‌ها و نقشه ترسیم کرد.

noun countable

قدیمی دریانورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The brave navigator set out on a voyage of discovery, hoping to find new lands and trade routes.

دریانورد شجاع به امید یافتن سرزمین‌ها و مسیرهای تجاری جدید، سفری اکتشافی را آغاز کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد navigator

  1. noun course plotter

ارجاع به لغت navigator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «navigator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/navigator

لغات نزدیک navigator

پیشنهاد بهبود معانی