آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Navigator

ˈnævəɡeɪt̬ər ˈnævəɡeɪtə

معنی navigator | جمله با navigator

noun countable

ناوبر

The navigator on the aircraft used advanced technology to determine the most optimal route for the flight.

ناوبر در هواپیما از فناوری پیشرفته برای تعیین بهینه‌ترین مسیر برای پرواز استفاده کرد.

The navigator carefully plotted our course using the stars and a map.

ناوبر با دقت مسیر ما را با استفاده از ستاره‌ها و نقشه ترسیم کرد.

noun countable

قدیمی دریانورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The brave navigator set out on a voyage of discovery, hoping to find new lands and trade routes.

دریانورد شجاع به امید یافتن سرزمین‌ها و مسیرهای تجاری جدید، سفری اکتشافی را آغاز کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد navigator

  1. noun course plotter

سوال‌های رایج navigator

معنی navigator به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «navigator» در زبان فارسی به «ناوبر» یا «راهنما» ترجمه می‌شود.

ناوبر فرد یا سیستمی است که مسئول تعیین مسیر و هدایت یک وسیله نقلیه، مانند کشتی، هواپیما، خودرو یا حتی سفینه‌های فضایی است. نقش او به‌طور مستقیم با جهت‌یابی، بررسی موقعیت جغرافیایی و تضمین رسیدن به مقصد به‌طور ایمن و دقیق مرتبط است. ناوبر باید توانایی تحلیل نقشه‌ها، اطلاعات جغرافیایی، شرایط جوی و سایر عوامل محیطی را داشته باشد تا مسیر بهینه و امن را تعیین کند.

تاریخچه‌ی ناوبری به هزاران سال قبل بازمی‌گردد، زمانی که انسان‌ها برای کشف سرزمین‌های جدید و عبور از دریاها به مهارت در جهت‌یابی نیاز داشتند. در گذشته، ناوبرها از ابزارهایی مانند قطب‌نما، ستاره‌ها، ساعت‌های خورشیدی و نقشه‌های دستی استفاده می‌کردند. امروزه، تکنولوژی‌های مدرن مانند سیستم‌های GPS، رادار و نرم‌افزارهای پیشرفته‌ی ناوبری، نقش ناوبر را دقیق‌تر و ساده‌تر کرده‌اند، اما دانش و تجربه انسانی همچنان در شرایط پیچیده و بحرانی اهمیت دارد.

ناوبرها علاوه بر کار عملی در مسیرها و موقعیت‌های دشوار، مسئول برنامه‌ریزی و مدیریت زمان سفر نیز هستند. آن‌ها باید تصمیمات سریعی درباره تغییر مسیر در مواجهه با موانع طبیعی یا تغییرات آب و هوایی بگیرند و هماهنگی لازم با سایر اعضای تیم را حفظ کنند. توانایی تحلیل اطلاعات، پیش‌بینی خطرات احتمالی و اجرای دقیق دستورالعمل‌ها از ویژگی‌های کلیدی یک ناوبر موفق است.

علاوه بر حوزه‌های سنتی مانند دریانوردی و هوانوردی، امروزه ناوبری در زمینه‌های دیجیتال و فناوری نیز کاربرد دارد. به عنوان مثال، ناوبرهای دیجیتال در خودروها، پهپادها و حتی نرم‌افزارهای مسیریابی، کاربران را به سمت مقصد هدایت می‌کنند. این نوع ناوبری ترکیبی از داده‌های ماهواره‌ای، هوش مصنوعی و الگوریتم‌های مسیریابی پیشرفته است که تجربه‌ای ایمن و بهینه برای کاربران فراهم می‌آورد.

نقش ناوبر فراتر از صرفاً هدایت یک وسیله است؛ او پل بین دانش جغرافیایی، تحلیل اطلاعات و تصمیم‌گیری عملی است. موفقیت یک سفر، مأموریت یا عملیات به توانایی ناوبر در ترکیب مهارت، تجربه و فناوری وابسته است. این حرفه نمایانگر تعادل میان دقت علمی و مهارت عملی، و همچنین خلاقیت در حل مسائل و مواجهه با شرایط غیرمنتظره است.

ارجاع به لغت navigator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «navigator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/navigator

لغات نزدیک navigator

پیشنهاد بهبود معانی