امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Navvy

ˈnævi ˈnævi ˈnævi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کارگر غیرماهر، کارگر حفار، ماشین حفاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد navvy

  1. noun A laborer who is obliged to do menial work
    Synonyms:
    drudge peon galley-slave

ارجاع به لغت navvy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «navvy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/navvy

لغات نزدیک navvy

پیشنهاد بهبود معانی