آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ مهر ۱۴۰۴

    Navigate

    ˈnævɪɡeɪt ˈnævɪɡeɪt

    گذشته‌ی ساده:

    navigated

    شکل سوم:

    navigated

    سوم‌شخص مفرد:

    navigates

    وجه وصفی حال:

    navigating

    معنی navigate | جمله با navigate

    verb - intransitive verb - transitive

    ناوبری کردن، راندن، حرکت دادن، هدایت کردن (با استفاده از نقشه)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Only skilled pilots can navigate a ship through the Panama Canal.

    فقط ناخدایان ماهر می‌توانند کشتی را در آب‌راه پاناما ناوبری کنند.

    He navigated the spaceship to within one hundred meters of the moon's surface.

    او فضاپیما را تا صدمتری سطح ماه هدایت کرد.

    verb - intransitive verb - transitive

    کامپیوتر جست‌وجو کردن، گشتن (در وبسایت‌ها)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Users can navigate the website easily with the new menu design.

    کاربران می‌توانند با طراحی منوی جدید به‌راحتی در وبسایت بگردند.

    You can navigate the various sections of the site using the sidebar links.

    با استفاده از لینک‌های نوار کناری می‌توانید در بخش‌های مختلف سایت جست‌وجو کنید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد navigate

    1. verb guide along route, often over water
      Synonyms:
      guide steer direct drive handle operate pilot skipper captain sail cruise voyage journey maneuver cross plot lay the course plan head out for helm ride out
      Antonyms:
      get lost

    سوال‌های رایج navigate

    معنی navigate به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «navigate» در زبان فارسی به معنی «هدایت کردن»، «مسیر‌یابی کردن»، یا «راه‌یابی کردن» ترجمه می‌شود.

    این فعل معمولاً برای توصیف عملی به کار می‌رود که در آن فرد یا وسیله‌ای، مسیر خود را در میان یک محیط مشخص پیدا می‌کند. ریشه‌ی آن از لاتین navigare گرفته شده است که از navis به معنی «کشتی» و agere به معنی «راندن» یا «حرکت دادن» تشکیل شده است. در اصل، «navigate» معنایی دریانوردانه داشته است، اما امروزه دامنه‌ی کاربرد آن بسیار گسترده‌تر شده و شامل هدایت در فضاهای فیزیکی، دیجیتال و حتی مفهومی می‌شود.

    در کاربرد سنتی، «navigate» بیشتر با جهت‌یابی در محیط‌های فیزیکی مرتبط است. به‌طور مثال، جمله‌ی He navigated the ship through the stormy waters به معنی «او کشتی را از میان آب‌های طوفانی هدایت کرد» نشان‌دهنده‌ی توانایی فرد در کنترل مسیر و تصمیم‌گیری صحیح در شرایط دشوار است. در این معنا، مهارت در «navigate» به دانش، تجربه و توانایی حل مسئله نیاز دارد و اغلب با ابزارهای مسیریابی مانند نقشه و قطب‌نما همراه است.

    در دنیای مدرن، «navigate» به حوزه‌های دیجیتال و تکنولوژیک نیز گسترش یافته است. برای مثال، navigate a website به معنای «جهت‌یابی در یک وبسایت» است و توصیف می‌کند که کاربر چگونه از بخش‌های مختلف سایت عبور می‌کند و اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا می‌کند. در این کاربرد، مهارت در «navigate» با تجربه‌ی کاربری (user experience) و توانایی تعامل مؤثر با سیستم‌ها مرتبط است و نشان‌دهنده‌ی قابلیت مدیریت اطلاعات و محیط‌های پیچیده است.

    از نظر روان‌شناختی و مفهومی، «navigate» می‌تواند هدایت در شرایط پیچیده زندگی یا تصمیم‌گیری در موقعیت‌های دشوار را نیز نشان دهد. برای مثال، She navigated the challenges of her new job successfully («او با موفقیت چالش‌های شغل جدیدش را پشت سر گذاشت») بیانگر توانایی فرد در عبور از موانع و یافتن مسیر درست در شرایط غیرقطعی است. در این معنا، واژه به توانمندی، خلاقیت و مهارت فرد در مدیریت موقعیت‌ها اشاره دارد.

    در سطح فرهنگی و ادبی، «navigate» اغلب به صورت استعاری برای یافتن مسیر در زندگی، روابط یا مسیرهای فکری به کار می‌رود. نویسندگان و سخنرانان از آن برای انتقال حس کنترل، جهت‌یابی و مدیریت در محیط‌های پیچیده استفاده می‌کنند. این کاربرد استعاری نشان می‌دهد که «navigate» فراتر از معنای فیزیکی، نمادی از توانایی تصمیم‌گیری، مهارت و درک محیط است و نقش مهمی در توصیف عملکرد انسان در زندگی مدرن و دنیای پویا دارد.

    گذشته‌ی ساده navigate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده navigate در زبان انگلیسی navigated است.

    شکل سوم navigate چی میشه؟

    شکل سوم navigate در زبان انگلیسی navigated است.

    وجه وصفی حال navigate چی میشه؟

    وجه وصفی حال navigate در زبان انگلیسی navigating است.

    سوم‌شخص مفرد navigate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد navigate در زبان انگلیسی navigates است.

    ارجاع به لغت navigate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «navigate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/navigate

    لغات نزدیک navigate

    • - navigability
    • - navigable
    • - navigate
    • - navigation
    • - navigator
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.