گذشتهی ساده:
navigatedشکل سوم:
navigatedسومشخص مفرد:
navigatesوجه وصفی حال:
navigating(کشتی یا هواپیما) ناوبری کردن، راندن، حرکت دادن، هدایت کردن (با استفاده از نقشه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
Only skilled pilots can navigate a ship through the Panama Canal.
فقط ناخدایان ماهر میتوانند کشتی را در آبراه پاناما ناوبری کنند.
He navigated the spaceship to within one hundred meters of the moon's surface.
او فضاپیما را تا صدمتری سطح ماه هدایت کرد.
کامپیوتر (در وبسایت) جستوجو کردن، گشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Users can navigate the website easily with the new menu design.
کاربران میتوانند با طراحی منوی جدید بهراحتی در وبسایت بگردند.
You can navigate the various sections of the site using the sidebar links.
با استفاده از لینکهای نوار کناری میتوانید در بخشهای مختلف سایت جستوجو کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «navigate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/navigate