گذشتهی ساده:
handledشکل سوم:
handledسومشخص مفرد:
handlesوجه وصفی حال:
handlingشکل جمع:
handlesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) ناگهان خشمگین شدن، ناگهان هیجانزده شدن، از کورهدررفتن
(عامیانه) از پس چیزی یا کاری برآمدن، درک کردن، سر از (کاری) درآوردن
نقطهضعف (به کسی) نشان دادن، دستاویز به کسی دادن
دارای عنوان (اشرافی یا علمی) بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «handle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handle