شکل جمع:
earsگوش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
A donkey has large ears.
الاغ گوشهای بزرگ دارد.
The dog's ears were cut off.
گوشهای سگ را بریده بودند.
The human ear consists of the external ear (or pinna), the middle ear (or tympanum), and the inner ear (or labyrinth).
گوش انسان شامل گوش برونی (یا پرهی گوش) و گوش میانی (یا صماخ) و گوش درونی (یا پیچال) است.
حساسیت سامعه (به ویژه درمورد موسیقی-داشتن گوش حساس که تفاوتهای آهنگ و زیر و بمی را خوب درک میکند)
He has an ear for languages.
استعداد یادگیری زبان او خوب است.
توجه، ملاحظه
He had the ear of Stalin.
استالین به حرف او گوش میداد.
I was ironing (clothes) and listening to the radio with half an ear.
داشتم در حین اتو کردن به رادیو هم کمی توجه میکردم.
شنونده
خوشه، دسته
golden ears of wheat
خوشههای زرین گندم
the ear of a jug
دستهی کوزه
خوشهدار یا گوشدار شدن
شم کار(ی را داشتن)، استعداد چیزی (را داشتن)
سراپا گوش بودن، مشتاق شنیدن بودن، گوش جان سپردن
با توجه یا اشتیاق گوش کردن
ناگهان اخراج شدن، بیمقدمه مرخص شدن
(be) up to one's ears in something
کاملاً درگیر چیزی بودن
مورد توجه قرار نگرفتن، اثر نداشتن
توجه (موافقتآمیز) کردن، گوش فرا دادن
گوشبهزنگ بودن، در جریان و بهروز بودن، به افکار عمومی و روندهای اجتماعی توجه کامل داشتن، مترصد وقایع روز بودن
مورد اعتماد و حرف شنوی (کسی) بودن، تماس نزدیک و اختصاصی داشتن
گوش دادن ولی عمل نکردن، از یک گوش شنیدن و از گوش دیگر در کردن
بدون نت (آلت موسیقی را) نواختن، فیالبداهه نغمهسرایی کردن
(بدون برنامهریزی و نقشهی قبلی) در لحظه تصمیم گرفتن، درجا دست به عمل زدن، با در نظر گرفتن شرایطِ وقت عمل کردن
لبخند بزرگی بر لب داشتن، گوش تا گوش لبخند بودن
جنجال بر پا کردن، شلوغ پلوغ کردن، به هم ریختن
(عامیانه - انگلیس) به اینکه پشت سر کسی حرف میزنند مشکوک شدن، گوش تیز کردن
something comes to (or reaches) somebody's ears
(خبر و شایعه و غیره) به گوش کسی رسیدن
گوش نکردن، توجه (به پند و غیره) نکردن
با توجه کم گوش کردن
کلمه "ear" در زبان انگلیسی به معنای "گوش" است و به بخش حسی بدن انسان و بسیاری از حیوانات اشاره دارد که مسئول شنوایی و تعادل است. گوش انسان به طور کلی به سه بخش اصلی تقسیم میشود: گوش خارجی، گوش میانی و گوش داخلی.
1. ساختار گوش
- گوش خارجی: شامل لاله گوش و کانال گوش است. لاله گوش به جمعآوری صداها کمک میکند و کانال گوش به انتقال صدا به گوش میانی میپردازد.
- گوش میانی: شامل پرده گوش و سه استخوان کوچک به نامهای چکشی، سندانی و رکابی است که وظیفه انتقال و تقویت صدا را دارند.
- گوش داخلی: شامل حلزون و عصب شنوایی است. حلزون تبدیل امواج صوتی به سیگنالهای عصبی میکند که به مغز ارسال میشود.
2. نقش گوش در شنوایی
گوش انسان به ما این امکان را میدهد که صداها را بشنویم و از محیط خود آگاه شویم. توانایی شنوایی ما به سن و وضعیت سلامتی بستگی دارد. با افزایش سن، بسیاری از افراد ممکن است دچار کاهش شنوایی شوند.
3. تعادل
گوش داخلی همچنین نقش مهمی در حفظ تعادل بدن دارد. سیستم وستیبولار در گوش داخلی به ما کمک میکند تا موقعیت بدن خود را در فضا تشخیص دهیم و از سقوط جلوگیری کنیم.
4. نکات جالب
- توانایی شنوایی حیوانات: برخی از حیوانات، مانند خفاشها، میتوانند صداهایی را بشنوند که انسانها قادر به شنیدن آنها نیستند. این ویژگی به آنها کمک میکند تا در شب شکار کنند.
- گوشهای بزرگ: برخی از حیوانات مانند فیلها دارای گوشهای بزرگ هستند که به آنها کمک میکند تا صداها را از فاصلههای دورتر بشنوند و همچنین برای تنظیم دمای بدن مفید است.
- مشکلات شنوایی: مشکلات شنوایی میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از جمله عفونتها، صدمات فیزیکی، و قرار گرفتن در معرض صداهای بلند. استفاده از سمعک یا کاشت حلزون میتواند به بهبود شنوایی کمک کند.
5. اصطلاحات مرتبط
- Earwax (موم گوش): مادهای چرب که در گوش تولید میشود و به محافظت از گوش در برابر آلودگی و عفونتها کمک میکند.
- Ear infection (عفونت گوش): عفونتهایی که میتوانند در گوش میانی یا داخلی رخ دهند و باعث درد و کاهش شنوایی شوند.
- Tinnitus (زنگ زدن گوش): وضعیتی که در آن فرد صدای زنگ یا وز وز را در گوش خود میشنود، حتی زمانی که هیچ صدایی وجود ندارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ear» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ear