با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Keep An Ear To The Ground

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از have an ear to the ground نیز استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom
    گوش‌به‌زنگ بودن، در جریان و به‌روز بودن، به افکار عمومی و روندهای اجتماعی توجه کامل داشتن، مترصد وقایع روز بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - As a journalist, I always keep an ear to the ground for breaking news.
    - من به‌عنوان روزنامه‌نگار، همیشه مترصد اخبار فوری هستم.
    - To succeed in politics, you need to have your ear to the ground and stay informed about public opinion.
    - برای موفقیت در سیاست، باید به‌روز بوده و در جریان افکار عمومی باشید.
    - As a successful entrepreneur, she always has an ear to the ground for emerging market trends.
    - به‌عنوان کارآفرینی موفق، او همیشه گوش‌به‌زنگ روندهای نوظهور بازار است.
    - To stay ahead in the tech industry, it's vital to keep your ear to the ground regarding new innovations.
    - برای پیشرو ماندن در صنعت فناوری، بسیار مهم است که به نوآوری‌های جدید توجه کامل داشته باشید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد keep an ear to the ground

    1. idiom to stay informed about something, especially if it’s a developing situation or a potential opportunity

    ارجاع به لغت keep an ear to the ground

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «keep an ear to the ground» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/have-or-keep-an-ear-to-the-ground

    لغات نزدیک keep an ear to the ground

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی