شگرفی، مزیت، برتری، خوبی، تفوق، رجحان، فضیلت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Soon the excellence of his character impressed everyone.
بهزودی والایی شخصیت او همه را تحتتأثیر قرار داد.
moral excellence
تعالی اخلاقی
The excellence of our products is beyond any doubt.
مرغوبیت کالاهای ما شکبردار نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «excellence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/excellence