Excel

ɪkˈsel ɪkˈsel
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    excelled
  • شکل سوم:

    excelled
  • سوم‌شخص مفرد:

    excels
  • وجه وصفی حال:

    excelling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb verb - intransitive C2
برتری داشتن بر، بهتربودن از، تفوق جستن بر link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The Italians excelled in music and the Dutch in painting.
- ایتالیایی‌ها در موسیقی و هلندی‌ها در نقاشی سرآمد بودند.
- My uncle excelled over everyone else in intelligence.
- دایی من در هوش از همه سرآمد بود.
- to excel in chess
- در شطرنج برتر بودن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد excel

  1. verb be superior; surpass
    Synonyms:
    beat better exceed outdo top pass eclipse outshine surmount transcend improve upon outstrip best shine predominate cap go beyond make it come through be good be skillful be proficient be talented show talent be master of outrival wax
    Antonyms:
    fail be inferior

لغات هم‌خانواده excel

  • verb - intransitive
    excel

ارجاع به لغت excel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «excel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/excel

لغات نزدیک excel

پیشنهاد بهبود معانی