گذشتهی ساده:
exceededشکل سوم:
exceededسومشخص مفرد:
exceedsسبقت و پیشی، زیاده روی، زیادتی، خیلی زیاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was exceedingly unhappy.
او بیاندازه ناخشنود بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exceeding» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exceeding