با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Exceedingly

ɪkˈsiːdɪŋli ɪkˈsiːdɪŋli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    بی‌نهایت، بیش از اندازه، فوق‌العاده، بی‌اندازه
    • - He was exceedingly talented.
    • - او فوق‌العاده بااستعداد بود.
    • - The professor's lecture was exceedingly boring, causing many students to struggle to stay awake.
    • - سخنرانی استاد بی‌نهایت خسته‌کننده بود و باعث شد بسیاری از دانشجویان برای بیدار ماندن با مشکل مواجه شوند.
    • - The weather was exceedingly hot, making it difficult to stay outside for long periods of time.
    • - هوا بیش از اندازه گرم بود و ماندن در بیرون از خانه را برای مدت طولانی دشوار می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد exceedingly

  1. adverb very; exceptionally
    Synonyms: awfully, enormously, especially, excessively, extraordinarily, extremely, greatly, highly, hugely, immoderately, in a marked degree, inordinately, powerful, really, remarkably, strikingly, superlatively, surpassingly, terribly, too much, unusually, vastly, vitally

ارجاع به لغت exceedingly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exceedingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exceedingly

لغات نزدیک exceedingly

پیشنهاد بهبود معانی