بینهایت، بیش از اندازه، فوقالعاده، بیاندازه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was exceedingly talented.
او فوقالعاده بااستعداد بود.
The professor's lecture was exceedingly boring, causing many students to struggle to stay awake.
سخنرانی استاد بینهایت خستهکننده بود و باعث شد بسیاری از دانشجویان برای بیدار ماندن با مشکل مواجه شوند.
The weather was exceedingly hot, making it difficult to stay outside for long periods of time.
هوا بیش از اندازه گرم بود و ماندن در بیرون از خانه را برای مدت طولانی دشوار میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exceedingly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exceedingly