فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Powerfully

ˈpaʊərfli ˈpaʊəfli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

به‌‌شدت، عمیقاٌ، به‌طور قوی، با قدرت، مقتدرانه، به‌طور قاطع، قاطعانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She expressed her opinions very powerfully.

او اعتقاداتش را با قدرت ابراز کرد.

He argued powerfully and persuasively against capital punishment.

او عمیقاٌ و به‌ طور متقاعدکننده‌ای ضد حکم اعدام صحبت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد powerfully

  1. adverb with energy, authority
    Synonyms:
    strongly hard forcefully vigorously intensely energetically effectively forcibly severely mightily with might and main
    Antonyms:
    weakly softly

لغات هم‌خانواده powerfully

ارجاع به لغت powerfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «powerfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/powerfully

لغات نزدیک powerfully

پیشنهاد بهبود معانی