Superpower

ˈsuːpərˌpaʊər ˈsuːpəˌpaʊə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    superpowers

معنی

noun
ابرقدرت، ابرنیرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد superpower

  1. noun a state powerful enough to influence events throughout the world
    Synonyms:
    power world-power major power great-power

لغات هم‌خانواده superpower

ارجاع به لغت superpower

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superpower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superpower

لغات نزدیک superpower

پیشنهاد بهبود معانی