فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Superscribe

ˈsuːpərˌskraɪb ˈsjuːpəˈskraɪb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    روی چیزی حک کردن یا نوشتن، روی صفحه‌ای گراور کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد superscribe

  1. verb To mark (a written communication) with its destination
    Synonyms: address, direct

ارجاع به لغت superscribe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superscribe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/superscribe

لغات نزدیک superscribe

پیشنهاد بهبود معانی