گذشتهی ساده:
directedشکل سوم:
directedسومشخص مفرد:
directsوجه وصفی حال:
directingصفت تفضیلی:
more directصفت عالی:
most directتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(بانکداری) بدهی مستقیم، حق برداشت از حساب شخص دیگر
انتخابات مستقیم، انتخابات یک مرحلهای
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «direct» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/direct