۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Ordain

ɔːrˈdeɪn ɔːˈdeɪn

گذشته‌ی ساده:

ordained

شکل سوم:

ordained

سوم‌شخص مفرد:

ordains

وجه وصفی حال:

ordaining

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

منصوب کردن، گماشتن

He was ordained a priest last year.

پارسال به کشیشی منصوب شد.

an ordained minister

کشیشی منصوب‌شده

verb - intransitive verb - transitive

ترتیب دادن، مقدر کردن، وضع کردن، امر کردن، فرمان دادن، سامان دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The plan was ordained by the government.

آن برنامه توسط دولت مقرر شده بود.

a parliament-ordained law

قانون وضع‌شده توسط پارلمان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The end of each of us is ordained by God.

عاقبت هریک از ما را خدا مقدر کرده است.

Fate had ordained thus.

سرنوشت چنین مقدر کرده بود.

a boy not yet fit to ordain his life

پسری که هنوز نمی‌تواند زندگی خود را سامان بدهد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ordain

  1. verb establish, install
    Synonyms:
    institute fix set appoint nominate elect delegate decree order prescribe dictate enact rule constitute commission impose invest consecrate anoint bless call destine pronounce lay down the law deal deal with will frock put foot down walk heavy
    Antonyms:
    cancel disallow retract void

سوال‌های رایج ordain

گذشته‌ی ساده ordain چی میشه؟

گذشته‌ی ساده ordain در زبان انگلیسی ordained است.

شکل سوم ordain چی میشه؟

شکل سوم ordain در زبان انگلیسی ordained است.

وجه وصفی حال ordain چی میشه؟

وجه وصفی حال ordain در زبان انگلیسی ordaining است.

سوم‌شخص مفرد ordain چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد ordain در زبان انگلیسی ordains است.

ارجاع به لغت ordain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ordain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ordain

لغات نزدیک ordain

پیشنهاد بهبود معانی