آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Dictate

    ˈdɪkteɪt dɪkˈteɪt dɪkˈteɪt

    گذشته‌ی ساده:

    dictated

    شکل سوم:

    dictated

    سوم‌شخص مفرد:

    dictates

    وجه وصفی حال:

    dictating

    معنی dictate | جمله با dictate

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb C1

    دیکته کردن، با صدای بلند خواندن، امر کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    He dictated the story and the students wrote it down.

    او داستان را دیکته کرد و شاگردان آن را نوشتند.

    I dictated the letter to the secretary.

    من نامه را به منشی دیکته کردم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Peace terms were dictated to the defeated Germany.

    شرایط صلح به آلمان شکست خورده تحمیل شد.

    You can't dictate to people how they should vote.

    شما نمی‌توانید به مردم دستور بدهید که چگونه رأی بدهند.

    The law dictated that his head should be cut off.

    قانون چنین حکم می‌کرد که سرش را بزنند.

    One must listen to the dictates of one's conscience.

    آدم باید به ندای وجدان خود گوش فرا دهد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dictate

    1. noun command; rule
      Synonyms:
      order law rule direction mandate requirement injunction edict statute ordinance decree command precept principle fiat dictum bidding word behest
      Antonyms:
      request
    1. verb command; give instructions
      Synonyms:
      order direct command instruct manage control govern rule guide lead prescribe impose decree enjoin set charge bid lay down pronounce ordain call the shots call the tune take the reins lay down the law put foot down call the play regiment walk heavy read the riot act bulldoze
      Antonyms:
      ask request implore
    1. verb read out for the record
      Synonyms:
      say speak utter deliver verbalize transmit talk give account orate give forth compose formulate interview prepare draft draft correspondence emit

    سوال‌های رایج dictate

    گذشته‌ی ساده dictate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده dictate در زبان انگلیسی dictated است.

    شکل سوم dictate چی میشه؟

    شکل سوم dictate در زبان انگلیسی dictated است.

    وجه وصفی حال dictate چی میشه؟

    وجه وصفی حال dictate در زبان انگلیسی dictating است.

    سوم‌شخص مفرد dictate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد dictate در زبان انگلیسی dictates است.

    ارجاع به لغت dictate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dictate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dictate

    لغات نزدیک dictate

    • - dict
    • - dictaphone
    • - dictate
    • - dictation
    • - dictator
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.