گذشتهی ساده:
pronouncedشکل سوم:
pronouncedسومشخص مفرد:
pronouncesوجه وصفی حال:
pronouncingتلفظ کردن، رسماً بیان کردن، ادا کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
How do you pronounce this word?
این واژه را چگونه تلفظ میکنید؟
He always pronounces my name wrong.
او همیشه نام مرا عوضی تلفظ میکند.
I now pronounce this couple man and wife.
اکنون این زوج را زن و شوهر اعلام میکنم.
The court pronounced him guilty.
دادگاه او را گناهکار شناخت.
to pronounce a death sentence
حکم اعدام را اعلام کردن
the weightiest decree which he could pronounce
مهمترین حکمی که میتوانست صادر کند
The speaker was twice required to pronounce on the subject of free speech.
دو بار از سخنران خواسته شد که نظر خود را دربارهی آزادی بیان اعلام کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pronounce» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pronounce