گذشتهی ساده:
mouthedشکل سوم:
mouthedسومشخص مفرد:
mouthsوجه وصفی حال:
mouthingشکل جمع:
mouthsلیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) بلند حرفزدن، پرحرفی کردن، یاوهگویی کردن
کف کردن دهان
(عامیانه) دارای لبولوچههای آویزان، خیط، ناخشنود، گرفته
دهانبهدهان، بهطور شفاهی، از یک نفر به نفر دیگر
گفتن، به زبان آوردن، زبانزد کردن
بدون پیشاندیشی حرف زدن، نابجا حرف زدن، اختیار زبان خود را نداشتن
دهان کسی را آب انداختن، سخت مشتاق کردن
on the wrong side of one's mouth
با ندامت، با پشیمانی
take the words (right) out of one's mouth
آنچه را که کس دیگری میخواهد بگوید گفتن، در گفتن پیشدستی کردن
(عامیانه) از منابع قابل اعتماد، از مراجع اصلی، از منبع موثق
look as if butter would not melt in one's mouth
تظاهر به کمرویی کردن، کمرو و معصوم به نظر آمدن
نسنجیده حرف زدن، حرف بیجا زدن، دهان خود را بیموقع گشودن، گاف دادن
to look a gift horse in the mouth
از هدیهی دریافتی عیب گرفتن، دندان اسب پیشکشی را شمردن
فقط بهقدر نیاز (نه بیشتر)، در عسرت، دست به دهانی
have one's heart at one's mouth (or boots)
دلهره داشتن، دلواپس بودن، نگرانی داشتن
(خوراک) خوشمزه بودن، نرم و لذیذ بودن
never look a gift horse in the mouth
دهان (یا دندانهای) اسب پیشکشی را بررسی نکن(نمیشمارند)، از هدیه خردهگیری نکن
(امریکا - عامیانه) 1- با بیفکری حرف زدن، نسنجیده سخن گفتن، حرف پراندن 2- پز دادن، رجز خواندن
born with a silver spoon in one's mouth
زاده شده در خانواده پولدار
شفاهی، زبانی، بهطور شفاهی، دهانبهدهان
to hear something straight from the horse's mouth
از منبع موثق شنیدن، مستقیم از دهان خود شخص شنیدن
کلمه "mouth" به زبان انگلیسی به معنای "دهان" است و در زبان فارسی نیز به همین شکل ترجمه میشود. دهان یکی از اعضای اصلی بدن انسان و بسیاری از موجودات زنده است و نقشهای مهمی در زندگی روزمره ایفا میکند. در ادامه به بررسی معانی و نکات جالب مربوط به این کلمه میپردازیم.
تعریف و ساختار دهان
دهان به عنوان یک عضو حرکتی و حسی شناخته میشود که به واسطهی آن غذا وارد بدن شده و صدا تولید میشود. ساختار دهان شامل لبها، زبان، دندانها و غشاهای مخاطی است. دهان به دو قسمت اصلی تقسیم میشود: دهان خارجی (که شامل لبها و ناحیهی قابل مشاهده است) و دهان داخلی (که شامل زبان و دندانها میشود).
نقشهای دهان
دهان در فرآیندهای مختلفی نقش دارد:
- غذا خوردن: یکی از مهمترین وظایف دهان، دریافت و جویدن غذا است. دندانها به خرد کردن غذا کمک کرده و زبان نیز در بلعیدن آن نقش دارد.
- صحبت کردن: دهان برای تولید صدا و گفتار استفاده میشود. حرکت زبان و لبها در ایجاد حرکات صوتی مؤثر است.
- حس چشایی: زبان دارای جوانههای چشایی است که طعمهای مختلف را شناسایی میکند و از این طریق به ما درک بهتری از غذاها میدهد.
نکات جالب
- تنوع در ساختار: در برخی از موجودات زنده، ساختار دهان متفاوت است. برای مثال، در برخی از حیوانات مثل پروانهها، دهان به شکل لولهای است که به آنها اجازه میدهد نکتار را از گلها جذب کنند.
- حفظ بهداشت دهان: بهداشت دهان و دندان بسیار مهم است و نادیده گرفتن آن میتواند به مشکلات جدی مانند پوسیدگی دندان و بیماریهای لثه منجر شود.
- زبان و فرهنگ: زبان به عنوان یکی از اعضای دهان، نقش بسیار مهمی در ارتباطات انسانی دارد. همچنین زبانها و لهجهها به فرهنگهای مختلف تعلق دارند و میتوانند نمادی از هویت فرهنگی باشند.
کاربردهای اصطلاحی
کلمه "mouth" در زبان انگلیسی به صورت اصطلاحی نیز استفاده میشود. به عنوان مثال:
- "Mouth of a river": به دهانه یک رودخانه اشاره دارد که جایی است که رودخانه به دریا یا دریاچه میریزد.
- "To put words in someone's mouth": به معنای نسبت دادن سخنان به شخصی است که او هرگز آنها را نگفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mouth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mouth