معنی foam at the mouth به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی

collocation
کف کردن دهان

مترادف و متضاد foam at the mouth

verb be uncontrollably angry

Synonyms: be beside oneself, be livid, be pissed off, froth at the mouth, go berserk, run amok, run mad, throw a fit

ارجاع به لغت foam at the mouth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «foam at the mouth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foam-at-the-mouth

لغات نزدیک foam at the mouth

- foal
- foam
- foam at the mouth
- foam rubber
- foamflower

پیشنهاد بهبود معانی

دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری