امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Box

bɑːks bɒks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    boxed
  • شکل سوم:

    boxed
  • سوم‌شخص مفرد:

    boxes
  • وجه وصفی حال:

    boxing
  • شکل جمع:

    boxes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun A1
جعبه، صندوق، قوطی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a cardboard box
- جعبه‌ی مقوایی
- suggestion box
- جعبه‌ی پیشنهادات
- a box full of clothes
- صندوقی پر از لباس
- letter box
- (انگلیس) صندوق پست
- a box of matches
- یک قوطی کبریت
- We need somebody to empty these boxes.
- نیاز به کسی داریم که (محتوای) این جعبه‌ها را خالی کند.
- We need somebody to box all these apples.
- نیاز به کسی داریم که همه‌ی این سیب‌ها را در جعبه بریزد.
- Apples are sold by the box.
- سیب را جعبه‌ای می‌فروشند.
- gear box
- جعبه دنده
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun
توگوشی، سیلی، بوکس
- He is the boxing champion of the world.
- او قهرمان مشت‌زنی جهان است.
- a box on the ear
- سیلی بر بنا گوش
- journal box
- یاتاقان
noun
اطاقک، جای ویژه، لژ
- a box seat
- صندلی لژ
- a press box
- جایگاه یا لژ خبرنگاران
- a jury box
- جایگاه هیئت داوران (در دادگاه)
verb - transitive verb - intransitive
مشت زدن، بوکس بازی کردن، سیلی زدن، در جعبه محصور کردن، (اغلب با out یا in )احاطه کردن، در قاب یا چهارچوب گذاشتن
- When I was young, I used to box.
- در جوانی مشت‌بازی می‌کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد box

  1. noun container, often square or rectangular
    Synonyms:
    bin carton case casket chest coffer crate pack package portmanteau receptacle trunk
  1. verb place in square or rectangular container
    Synonyms:
    case confine crate encase pack package wrap
    Antonyms:
    unbox
  1. verb punch competitively
    Synonyms:
    buffet clout cuff duke exchange blows hit mix scrap slap slug sock spar strike wallop whack

Phrasal verbs

  • box in

    1- احاطه کردن، محبوس کردن 2- (در مسابقات دو و غیره) حریف را در تنگنا قرار دادن

  • box out

    (بیسبال) راه حریف را سد کردن (به طوری که نتواند توپ را به دست آورد)

  • box up

    1- محاصره کردن، محبوس کردن، محدود کردن 2- تخته‌پوش کردن

Idioms

  • box the compass

    سی و دو مکان قطب‌نما را نام بردن، یک دور کامل زدن

  • in a box

    (عامیانه) گرفتار معما، در اشکال، درگیر

  • think outside the box

    خارج‌از چهارچوب فکر کردن، از زوایای جدید نگریستن، خلاقانه فکر کردن، محدودیت‌های فکری را کنار زدن

سوال‌های رایج box

معنی box به فارسی چی میشه؟

کلمه "box" در زبان انگلیسی به معنای "جعبه" است و کاربردهای متعددی دارد که می‌تواند در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به بررسی معانی، کاربردها و نکات جالب درباره این کلمه می‌پردازیم.

معانی و کاربردها

1. جعبه فیزیکی: این معنی اصلی واژه "box" است. جعبه‌ها معمولاً از مواد مختلفی مانند مقوا، چوب یا پلاستیک ساخته می‌شوند و برای ذخیره‌سازی، حمل و نقل یا محافظت از اشیاء به کار می‌روند. جعبه‌ها در اندازه‌ها و اشکال مختلف وجود دارند.

2. ورزش بوکس: "Box" همچنین به ورزش بوکس نیز اشاره دارد. بوکس یک ورزش رزمی است که در آن دو نفر با دستکش‌های مخصوص به مبارزه می‌پردازند. این ورزش به تقویت بدنی و استقامت کمک می‌کند و در سطح حرفه‌ای و آماتور برگزار می‌شود.

3. محصور کردن یا محدود کردن: در برخی زمینه‌ها، "box" به معنای محدود کردن یا محصور کردن چیزی به کار می‌رود. به عنوان مثال، در برنامه‌نویسی، "boxing" به عملی اشاره دارد که نوعی داده را در یک شیء قرار می‌دهد.

4. جعبه انتخاب: در نرم‌افزارها و وب‌سایت‌ها، "box" می‌تواند به جعبه‌های انتخاب (checkbox) اشاره داشته باشد که به کاربر اجازه می‌دهد گزینه‌هایی را انتخاب کند.

5. مفاهیم مجازی: در دنیای دیجیتال، "box" می‌تواند به مفاهیم مجازی مانند فضای ذخیره‌سازی ابری (cloud storage) اشاره کند که در آن اطلاعات در "جعبه‌هایی" در فضای اینترنت ذخیره می‌شوند.

نکات جالب

- ریشه واژه: واژه "box" از زبان لاتین "buxus" به معنای درختی به نام "باکس" گرفته شده است، که چوب آن برای ساخت جعبه‌ها به کار می‌رفته است.

- استفاده‌های فرهنگی: "Box" در هنر و ادبیات نیز حضور دارد. به عنوان مثال، جعبه‌های معما (puzzle boxes) در داستان‌های مختلف به عنوان نماد راز و رمز استفاده می‌شوند.

- جعبه‌های موسیقی: "Music box" یا جعبه موسیقی یکی از اشیاء محبوب است که با چرخاندن کلید، ملودی‌های زیبا تولید می‌کند و معمولاً به عنوان هدیه یا یادگاری استفاده می‌شود.

- جعبه‌های خاطرات: در بسیاری از فرهنگ‌ها، مردم جعبه‌هایی برای نگهداری یادگاری‌ها و خاطرات خود دارند که به آن‌ها "جعبه خاطرات" می‌گویند. این جعبه‌ها می‌توانند شامل عکس‌ها، نامه‌ها و اشیاء با ارزش عاطفی باشند.

- جعبه‌های سحر و جادو: در نمایش‌های جادوگری، جعبه‌ها به عنوان ابزارهایی برای انجام ترفندهای جادویی به کار می‌روند. جادوگران معمولاً از جعبه‌ها برای ناپدید کردن یا تبدیل اشیاء استفاده می‌کنند.

ارجاع به لغت box

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «box» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/box

لغات نزدیک box

پیشنهاد بهبود معانی