گذشتهی ساده:
boxedشکل سوم:
boxedسومشخص مفرد:
boxesوجه وصفی حال:
boxingشکل جمع:
boxesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سی و دو مکان قطبنما را نام بردن، یک دور کامل زدن
(عامیانه) گرفتار معما، در اشکال، درگیر
خارجاز چهارچوب فکر کردن، از زوایای جدید نگریستن، خلاقانه فکر کردن، محدودیتهای فکری را کنار زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «box» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/box