گذشتهی ساده:
boxedشکل سوم:
boxedسومشخص مفرد:
boxesوجه وصفی حال:
boxingشکل جمع:
boxesجعبه، صندوق، قوطی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
a cardboard box
جعبهی مقوایی
suggestion box
جعبهی پیشنهادات
a box full of clothes
صندوقی پر از لباس
letter box
(انگلیس) صندوق پست
a box of matches
یک قوطی کبریت
We need somebody to empty these boxes.
نیاز به کسی داریم که (محتوای) این جعبهها را خالی کند.
We need somebody to box all these apples.
نیاز به کسی داریم که همهی این سیبها را در جعبه بریزد.
Apples are sold by the box.
سیب را جعبهای میفروشند.
gear box
جعبه دنده
توگوشی، سیلی، بوکس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is the boxing champion of the world.
او قهرمان مشتزنی جهان است.
a box on the ear
سیلی بر بنا گوش
journal box
یاتاقان
اطاقک، جای ویژه، لژ
a box seat
صندلی لژ
a press box
جایگاه یا لژ خبرنگاران
a jury box
جایگاه هیئت داوران (در دادگاه)
مشت زدن، بوکس بازی کردن، سیلی زدن، در جعبه محصور کردن، (اغلب با out یا in )احاطه کردن، در قاب یا چهارچوب گذاشتن
When I was young, I used to box.
در جوانی مشتبازی میکردم.
1- احاطه کردن، محبوس کردن 2- (در مسابقات دو و غیره) حریف را در تنگنا قرار دادن
(بیسبال) راه حریف را سد کردن (به طوری که نتواند توپ را به دست آورد)
1- محاصره کردن، محبوس کردن، محدود کردن 2- تختهپوش کردن
سی و دو مکان قطبنما را نام بردن، یک دور کامل زدن
(عامیانه) گرفتار معما، در اشکال، درگیر
خارجاز چهارچوب فکر کردن، از زوایای جدید نگریستن، خلاقانه فکر کردن، محدودیتهای فکری را کنار زدن
کلمه "box" در زبان انگلیسی به معنای "جعبه" است و کاربردهای متعددی دارد که میتواند در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به بررسی معانی، کاربردها و نکات جالب درباره این کلمه میپردازیم.
معانی و کاربردها
1. جعبه فیزیکی: این معنی اصلی واژه "box" است. جعبهها معمولاً از مواد مختلفی مانند مقوا، چوب یا پلاستیک ساخته میشوند و برای ذخیرهسازی، حمل و نقل یا محافظت از اشیاء به کار میروند. جعبهها در اندازهها و اشکال مختلف وجود دارند.
2. ورزش بوکس: "Box" همچنین به ورزش بوکس نیز اشاره دارد. بوکس یک ورزش رزمی است که در آن دو نفر با دستکشهای مخصوص به مبارزه میپردازند. این ورزش به تقویت بدنی و استقامت کمک میکند و در سطح حرفهای و آماتور برگزار میشود.
3. محصور کردن یا محدود کردن: در برخی زمینهها، "box" به معنای محدود کردن یا محصور کردن چیزی به کار میرود. به عنوان مثال، در برنامهنویسی، "boxing" به عملی اشاره دارد که نوعی داده را در یک شیء قرار میدهد.
4. جعبه انتخاب: در نرمافزارها و وبسایتها، "box" میتواند به جعبههای انتخاب (checkbox) اشاره داشته باشد که به کاربر اجازه میدهد گزینههایی را انتخاب کند.
5. مفاهیم مجازی: در دنیای دیجیتال، "box" میتواند به مفاهیم مجازی مانند فضای ذخیرهسازی ابری (cloud storage) اشاره کند که در آن اطلاعات در "جعبههایی" در فضای اینترنت ذخیره میشوند.
نکات جالب
- ریشه واژه: واژه "box" از زبان لاتین "buxus" به معنای درختی به نام "باکس" گرفته شده است، که چوب آن برای ساخت جعبهها به کار میرفته است.
- استفادههای فرهنگی: "Box" در هنر و ادبیات نیز حضور دارد. به عنوان مثال، جعبههای معما (puzzle boxes) در داستانهای مختلف به عنوان نماد راز و رمز استفاده میشوند.
- جعبههای موسیقی: "Music box" یا جعبه موسیقی یکی از اشیاء محبوب است که با چرخاندن کلید، ملودیهای زیبا تولید میکند و معمولاً به عنوان هدیه یا یادگاری استفاده میشود.
- جعبههای خاطرات: در بسیاری از فرهنگها، مردم جعبههایی برای نگهداری یادگاریها و خاطرات خود دارند که به آنها "جعبه خاطرات" میگویند. این جعبهها میتوانند شامل عکسها، نامهها و اشیاء با ارزش عاطفی باشند.
- جعبههای سحر و جادو: در نمایشهای جادوگری، جعبهها به عنوان ابزارهایی برای انجام ترفندهای جادویی به کار میروند. جادوگران معمولاً از جعبهها برای ناپدید کردن یا تبدیل اشیاء استفاده میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «box» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/box