خارجاز چهارچوب فکر کردن، از زوایای جدید نگریستن، خلاقانه فکر کردن، محدودیتهای فکری را کنار زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
To solve this problem, we need to think outside the box.
برای حل این مشکل، باید نگرشی متفاوت و خلاقانه اتخاذ کنیم.
If we want to innovate, we have to learn to think outside the box.
اگر میخواهیم نوآوری کنیم، باید یاد بگیریم که خارجاز چهارچوبهای مرسوم فکر کنیم.
In today's competitive market, you must think outside the box to stand out.
در بازار رقابتی امروز، برای تمایز یافتن لازم است که محدودیتهای فکری را کنار بزنیم و متفاوت بیندیشیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «think outside the box» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/think-outside-the-box